درآمد اینترنتی کاملا واقعی

درآمد اینترنتی - مشاهده تبلیغات و امکان مجموعه گیری

این داستان مربوط به پیرمردی میشه که عشق او آلزایمر داره و او را نمی شناسد ولی باز هم ، او را دوست دارد و هر روز به یاد اوست و به همین دلیل هر روز با او صبحانه می خورد که به شرح زیر می باشد:

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.


پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند .................

ادامه مطلب
نویسنده: wolf ׀ تاریخ: یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:داستان,داستان عاشقانه , غمنگیز,عشق واقعی, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , h3n.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com



Any thing you would like to tell us? Any comments, suggestions, or questions?
If you are using Internet Explorer or would rather mail directly, then click here.

Name: Subject:
Comments, questions, suggestions, broken links, anything!! :

Online User